آیه 4 سوره تغابن

از دانشنامه‌ی اسلامی

يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

[64–4] (مشاهده آیه در سوره)


<<3 آیه 4 سوره تغابن 5>>
سوره :سوره تغابن (64)
جزء :28
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

او آنچه را که در آسمانها و زمین است و آنچه را که شما پنهان و آشکار کنید همه را می‌داند و خدا به اسرار دلها هم داناست.

آنچه را که در آسمان ها و زمین است می داند، و [نیز] آنچه را پنهان می کنید و آنچه را آشکار می نمایید، می داند و خدا به نیّات و اسرار سینه ها داناست.

آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى‌داند، و آنچه را كه پنهان مى‌كنيد و آنچه را كه آشكار مى‌داريد [نيز] مى‌داند، و خدا به راز دلها داناست.

هر چه را در آسمانها و زمين است مى‌داند و به آنچه پنهان مى‌داريد يا آشكار مى‌سازيد آگاه است، و خدا به هر چه در دلها مى‌گذرد عالم است.

آنچه را در آسمانها و زمین است می‌داند، و از آنچه پنهان یا آشکار می‌کنید با خبر است؛ و خداوند از آنچه در درون سینه‌هاست آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He knows whatever there is in the heavens and the earth, and He knows whatever you hide and whatever you disclose, and Allah knows best what is in your breasts.

He knows what is in the heavens and the earth, and He knows what you hide and what you manifest; and Allah is Cognizant of what is in the hearts.

He knoweth all that is in the heavens and the earth, and He knoweth what ye conceal and what ye publish. And Allah is Aware of what is in the breasts (of men).

He knows what is in the heavens and on earth; and He knows what ye conceal and what ye reveal: yea, Allah knows well the (secrets) of (all) hearts.

معانی کلمات آیه

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «4»

آنچه در آسمان‌ها و زمين است مى‌داند و آنچه را پنهان مى‌كنيد و آنچه را آشكار مى‌سازيد، مى‌داند و خداوند به آنچه در سينه‌هاست به خوبى آگاهى دارد.

نکته ها

در اين آيه سه مرتبه از علم خداوند سخن به ميان آمده است: علم به تمام موجودات هستى‌ «ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، علم به آشكار و نهان انسان‌ها «ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ»، علم به افكار و نيّت‌ها «بِذاتِ الصُّدُورِ». آن هم علم دائمى كه از قالب فعل مضارع‌ «يَعْلَمُ» استفاده مى‌شود و علم عميق كه از قالب‌ «عَلِيمٌ» استفاده مى‌شود.

ايمان به اينكه خداوند ناظر بر اعمال ما مى‌باشد و همه چيز را مى‌داند، بهترين وسيله براى دورى از گناه و حفظ تقوا است.

با توجه به اينكه در آيه قبل فرمود: «وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ» بازگشت همه به سوى اوست، اين آيه‌

جلد 10 - صفحه 73

به منزله پاسخ از يك سؤال مقدّر است و آن اينكه: انسان‌هايى كه بعد از مردن، پوسيده و متلاشى و پراكنده مى‌شوند چگونه به سوى خدا بازمى‌گردند؟! آيه پاسخ مى‌دهد: خداوند به تمام ذرّات متلاشى و پراكنده شده آگاه است و مخلوط شدن اجزاى مردگان، سبب گم‌شدن و از بين رفتن آنها نمى‌شود.

پیام ها

1- علم خداوند، محدود به زمان و مكان و اشيا يا امور خاص نيست. هم به آسمان‌ها و زمين علم دارد و هم به آنچه پنهانى يا علنى انجام شود، آگاه است.

يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ‌ ... يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ‌ ...

2- انسان، رها نيست، بلكه زير نظر خداست. «يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ»

3- پنهان و آشكار براى خداوند يكسان است. تُسِرُّونَ‌ ... تُعْلِنُونَ‌

4- خداوند، هم به كارهاى مخفيانه انسان آگاه است و هم به افكار و انگيزه‌ها و اسرار نهفته در سينه او. تُسِرُّونَ‌ ... بِذاتِ الصُّدُورِ

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «4»

يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌: مى‌داند به علم كامل خود آنچه در آسمانهاست از اصناف مكونات و آنچه در زمين است از انواع مخترعات، وَ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ‌: و مى‌داند آنچه مخفى دارند بر يكديگر، وَ ما تُعْلِنُونَ‌: و آنچه آشكارا مى‌كنند، وَ اللَّهُ عَلِيمٌ‌: و خدا داناست، بِذاتِ الصُّدُورِ: بر آنچه در سينه‌هاست از خواطر و افكار، يعنى عالم است به كل معلومات از جزئى و كلى و نهانى و آشكارا.

تنبيه: در اين آيه حق تعالى تنبيه فرموده به علم ازلى خود به آنچه در آسمان و زمين است، و بعد از آن به عالم بودن آنچه نهان و آشكاراى بندگان است، و بعد از آن به عالميت خود به خفاياى صدور، و بر آنكه هيچ چيز از كليات و جزئيات بر او مخفى نيست. پس سزاوار است كه بندگان در جميع حالات از ذات سبحانى ترسان و هراسان باشند، و بر هيچ چيز كه مخالف رضاى او باشد جرئت ننمايند. و تكرير علم در آن، در معنى تكرير وعيد است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «1» هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «2» خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3» يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «4»

أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «5»

ترجمه‌

64/ 5- 1

تسبيح ميكند خدا را آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است براى او است پادشاهى و مر او را است ستايش و او است بر همه چيز توانا

او است آنكه آفريد شما را پس بعضى از شما كافر و بعضى از شما مؤمنند و خدا بآنچه ميكنيد بينا است‌

آفريد آسمانها و زمين را براستى و مصوّر فرمود شما را پس نيكو گردانيد صورتهاى شما را و بسوى او است بازگشت‌

ميداند آنچه را كه در آسمانها و زمين است و ميداند آنچه را پنهان ميكنيد و آنچه را آشكار ميسازيد و خدا دانا است بآنچه در سينه‌ها است‌

آيا نيامد شما را خبر آنانكه كافر شدند پيش از اين پس چشيدند عقوبت كار خود را و براى آنها عذابى است دردناك.

تفسير

تسبيح و تنزيه تمام موجودات بحال و مقال از ذات ذو الجلال مكرّر ذكر و بيان شده و اختصاص سلطنت تامّه و ستايش كامل باو و عموم قدرتش واضح است او خداوندى است كه خلق فرموده بشر را پس بعضى از آنها نشناختند او را و منكر صفاتش شدند و شكر نعمتش را بجا نياوردند چون مراجعه بعقل خود ننمودند و بعضى شناختند او را بحسب استعدادشان و شكر نعمتش را بجا آوردند بقدر

جلد 5 صفحه 213

امكانشان و خداوند بتمام اعمال و افعال بندگان خود بينا و بصير است و جزاى آنرا خواهد داد خلق فرموده آسمانها و زمين را براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و بنى آدم را آراسته بصورت زيبا و قد رعنا و زبان گويا و دل دانا و امتياز داده آنها را بر تمام حيوانات بصورت و سيرت و قرار داده آن موجود صغير را نمونه‌ئى از عالم كبير و تمام موجودات و قابل فرموده او را از براى بازگشت به پيشگاه الهى و نيل بنعم نامتناهى ميداند آنچه را در آسمانها و زمين است از جزئى و كلّى و درونى و بيرونى و ميداند آنچه را بنى آدم پنهان نمايند در ضمائر خودشان و آشكار كنند در خارج و دانا است بحقيقت و ذات دلها كه در سينه‌ها جاى دارد و خوبى و بدى و روشنى و تاريكى آنها و تذكّر ميدهد بندگانرا در آيه اخيره بأحوال امم ماضيه از قبيل قوم نوح و هود و صالح (ع) كه كافر شدند و با انبياء خودشان مخالفت نمودند و نتيجه گران كردار بد آنها در دنيا و اصل بآنها شد چون اصل وبال سنگينى است و عذاب آخرت آنها بجاى خود باقى و برقرار است و اين تذكّرات از خداوند هر قدر تكرار شود براى بندگان مفيد است چون موعظه و ارشاد و تهديد و انذار بتأكيد و تكرار در نفوس جاى‌گير و برقرار ميشود و چنانچه در اوائل كتاب ذكر شد بنظر حقير از لوازم وعظ و خطابه است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَعلَم‌ُ ما فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ وَ يَعلَم‌ُ ما تُسِرُّون‌َ وَ ما تُعلِنُون‌َ وَ اللّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذات‌ِ الصُّدُورِ «4»

ميداند آنچه‌ ‌در‌ آسمانها و زمين‌ ‌است‌ و ميداند آنچه‌ پنهان‌ ميكنيد و آنچه‌ ظاهر مينمائيد و ‌خدا‌ عالم‌ بذات‌ صدور و سينه‌ها ‌است‌.

جلد 17 - صفحه 34

توضيح‌: ‌اينکه‌ ‌که‌ علم‌ و قدرت‌ و حيات‌ و ساير صفات‌ كماليه‌ عين‌ ذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ ‌است‌ زايد ‌بر‌ ذات‌ و عارض‌ ‌بر‌ ذات‌ نيست‌ زيرا ‌اگر‌ زايد و عارض‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ احتياج‌ باين‌ صفات‌ دارد و احتياج‌ نقص‌ ‌است‌ و ذات‌ اقدس‌ خالي‌ ‌از‌ نقص‌ و عيب‌ ‌است‌، بعلاوه‌ تركيب‌ لازم‌ ميآمد و ذات‌ اقدس‌ بسيط ‌است‌ لذا ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌:

«و كمال‌ توحيده‌ نفي‌ الصفات‌ عنه‌ لشهادة ‌کل‌ موصوف‌ ‌أنه‌ ‌غير‌ الصفة و شهادة ‌کل‌ صفة أنها ‌غير‌ الموصوف‌، فمن‌ وصفه‌ فقد قرنه‌، و ‌من‌ قرنه‌ فقد جزاه‌، و ‌من‌ جزاه‌ فقد جهله‌ و ‌هو‌ ‌في‌ حد الشرك‌ باللّه‌»

و ذات‌ اقدس‌ حق‌ ‌که‌ اعلي‌ مراتب‌ وجود ‌است‌ و حدي‌ ‌از‌ ‌براي‌ وجودش‌ نيست‌ أزلا و أبدا حاوي‌ جميع‌ مراتب‌ وجود هست‌ يك‌ مرتبه‌ وجود علم‌ يك‌ مرتبه‌ قدرت‌ يك‌ مربته‌ حياة و هكذا. لذا مي‌گوييم‌ ‌آن‌ صفات‌ منتزع‌ ‌از‌ ذات‌ اقدس‌ ‌است‌ نه‌ عارض‌ ‌بر‌ ذات‌، و همين‌ نحوي‌ ‌که‌ ذات‌ مقدسش‌ محدود نيست‌ و ‌غير‌ متناهي‌ ‌است‌ و علم‌ و قدرت‌ و حياة ‌هم‌ محدود نيست‌ و ‌غير‌ متناهي‌ ‌است‌ لذا ميفرمايد:

يَعلَم‌ُ ما فِي‌ السَّماوات‌ِ ‌از‌ ملائكه‌ و كرات‌ جويه‌ و بهشت‌ و حوريه‌ و غلمان‌ و آنچه‌ ‌که‌ ‌لا‌ يعلمه‌ الا ‌هو‌ و هكذا.

وَ الأَرض‌ِ و بالجمله‌ ‌اگر‌ بگوئيم‌ ‌از‌ فوق‌ عرش‌ ‌الي‌ تخوم‌ الارض‌ كوتاه‌ گفته‌ايم‌ زيرا ‌از‌ فوق‌ عرش‌ ‌تا‌ تخوم‌ ارض‌ محدود ‌است‌ و علم‌ نامحدود.

وَ يَعلَم‌ُ ما تُسِرُّون‌َ ‌که‌ پنهان‌ ميكنيد كسي‌ مطلع‌ نشود ‌حتي‌ ملائكه‌ ‌بر‌ ‌خدا‌ مستور نيست‌، و ‌در‌ حديث‌ ‌است‌ ميفرمايد:

«و ‌لا‌ تهتكوا أستاركم‌ عند ‌من‌ يعلم‌ أسراركم‌»

وَ ما تُعلِنُون‌َ ‌که‌ علنا مرتكب‌ ميشويد بالاخص‌ امروز ‌که‌ بكلي‌ حيا و شرم‌ ‌از‌ ‌بين‌ رفته‌ و نوعا متجاهر بفسق‌ هستند و علنا ‌در‌ مرئي‌ و منظر مردم‌ ‌در‌ خيابانها و مراكز فحشاء چه‌ ميكنند ‌تا‌ ‌به‌ نتيجه عاقبتش‌ برسند.

لطف‌ حق‌ ‌با‌ تو مداراها كند

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 4)- و از آنجا که انسان برای هدف بزرگی آفریده شده باید دائما تحت مراقبت پروردگار باشد، پروردگاری که، از درون و برون او با خبر است، لذا در این آیه می‌فرماید: «آنچه را در آسمانها و زمین است می‌داند، و از آنچه پنهان یا آشکار می‌کنید با خبر است، و خداوند از آنچه در درون سینه‌هاست، آگاه است» (یعلم ما فی السماوات و الارض و یعلم ما تسرون و ما تعلنون و الله علیم بذات الصدور).

این آیه ترسیمی است از علم بی‌پایان خداوند، در سه مرحله: نخست علم او نسبت به تمامی موجودات آسمانها و زمین، سپس علم او به همه اعمال انسانها و آنچه را پنهان می‌دارند یا آشکار می‌سازند، و در مرحله سوم مخصوصا روی عقائد باطنی و چگونگی نیّتها و آنچه بر قلب و جان انسان، حاکم است، تکیه می‌کند.

مسلما توجه به این حقیقت در اصلاح و تربیت انسان فوق العاده مؤثر است، و انسان را برای وصول به هدف آفرینش و قانون تکامل آماده می‌سازد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع